دیدگاه اهل بیت عصمت و طهارت در مورد احجار کریمه - فصل دوم : در فضيلت عقيق
- دیدگاه اهل بیت عصمت و طهارت در مورد احجار کریمه
- فصل دوم : در فضيلت عقيق
- فصل سوم : در فضيلت ياقوت وزبرجد و زمرد
- فصل چهارم : در فضيلت فيروزه و جزر يمانى
- فصل پنجم : در فضيلت دُر نجف وبلور و حديد صينى وساير نگينها
- فصل ششم : در بيان آنچه سزاوار است كه درنگين نقش كنند
- فصل هفتم : در زيور طلا و نقره پوشيدن و به زنان واطفال پوشانيدن
- همه صفحات
صفحه2 از7
فصل دوم : در فضيلت عقيق
منقول است كه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام چهار انگشتر در دست ميكردند انگشتر ياقوت براى شرافت و زينتش و فيروزه براى نصرت و ياريش و حديد سيمى براى قوتش و عقيق براى حرز و دفع دشمنان وبلاها. و در حديث صحيح از حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام مروی است که عقيق فقر و درويشى را برطرف ميكند و در دست كردن عقيق نفاق را زايل ميكند.
در حديث صحيح ديگر از آن حضرت منقول است كه هر كه قرعه به انگشتر عقيق بزند سود بیشتری می برد.
در حديث معتبر از حضرت امام جعفر عليه السلام منقول است كه انگشتر عقيق در دست كنيد كه مبارك است و هر كه انگشتر عقيق داشته باشد اميد هست كه عاقبتش مقرون بخير ونيكى باشد.
از ربيعة الراوى منقول است كه در دست حضرت امام زين العابدين عليه السلام انگشتر عقيق ديد پرسيد كه اين چه نگين است ؟ فرمود كه اين عقيق رومى است .
حضرت رسول فرمود كه هركه انگشتر عقيق در دست داشته باشد حاجتش برآورده است .
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه انگشتر عقيق ارثی ايمنى است در سفر.
در حديث ديگر از آن حضرت منقول است كه هر كه انگشترى بگيرد كه نگينش عقيق باشد پريشان نشود و عاقبت كارش البته نيكوباشد.
در حديث ديگر وارد شده است كه حاكمى پى شخصى فرستاده بود به سبب جرمى ، حضرت صادق عليه السلام فرمود كه انگشتر عقيق به او برسانيد چنان كردند مكروهى باو نرسيد.
در حديث ديگر منقول است كه شخصى بنزد حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم آمد و شكايت كرد كه دزد در راه بمن رسيد واموال مرا برد حضرت فرمود كه چرا انگشتر عقيق در دست نداشتى كه آن از هر بدى نگاه ميدارد آدمى را.
به سند معتبر ديگر از آن حضرت منقول است كه انگشتر عقيق در دست كنيد مادام كه آدمى آن انگشتر را با خود دارد اندوهى به او نميرسد.
در حديث معتبر ديگر فرمود كه انگشتر عقيق با خود داريد كه آن اول كوهي است كه اقرار كرده است از براى خدابه يگانگى و از براى من به پیغمبری وازبراى تو يا على بامامت .
در حديث معتبر از بشير دهان منقول است كه عرض كردم كدام يك از نگينها برانگشت خود بنشانم فرمود كه چرا غافلى از عقيق سرخ و عقيق زرد و عقيق سفيد كه اينها سه كوهند در بهشت اما كوه عقيق سرخ پس و عقيق زرد و عقيق سفيد كه اينها سه كوهند در بهشت اما كوه عقيق سرخ پس مشرف است برخانه رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم واما كوه عقيق زرد پس مشرف است برخانه حضرت فاطمه عليهم السلام و اماكوه عقيق سفيد پس مشرف است بر خانه حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام و همه آنها يك خانه است و از زير هر كوهى نهرى جاريست از برف سردتر و ازشير سفيدتر و نميخورد از آن نهرها مگر آل محمد صلّى اللّه عليه وآله وسلّم وشيعيان ايشان و هرسه نهر از كوثر مي آيد و بي كجا ميريزد و اين سه كوه تسبيح و تقديس و تمجيد الهى ميكنند و از براى محبان آل محمد طلب آمرزش ميكنند پس هر كه از شيعيان آل محمد يكى از اين عقيقها را در دست داشته باشد نبيند مگر خير ونيكى و فراخى روزى و سلامتى از جميع بلاها وامان يابد از شرپادشاه ظالم واز هر چه آدمى از آن ميترسد و حضر مينمايد.
در حديث ديگر منقول است كه شخصى را از برابر حضرت امام محمد باقر عليه السلام گذارنيدند تازيانه بسيار براو زده بودند حضرت فرمود انگشتر عقيق او كجاست اگر با او ميبود تازيانه نميخورد.و روايت ديگر از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه دستى به سوى آسمان بلند نمي شود كه خدا دوست دارد از دستى كه در آن انگشتر عقيق بوده باشد.
در حديث معتبر از حضرت امام حسن عليه السلام منقول است كه چون حضرت موسى عليه السلام بر كوه طور با حق تعالى مناجات كرد و برزمين نظر كرد حق تعالى از نور روى او عقيق را آفريد پس فرمود كه قسم خوردم بذات مقدس خود كه عذاب نكنم بآتش جهنم دستى را كه انگشتر عقيق در آن باشد اگر ولايت على بن ابى طالب عليه السلام داشته باشد.
در حديث ديگر منقول است كه جبرئيل نازل شد بر حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم و گفت يا محمد پروردگار سلامت ميرساند و ميگويد انگشتر را بدست راست بكن و نگينش از عقيق باشد وبگو بعلى بن ابيطالب عليه السلام پسر عمویت كه انگشتر را بدست راست بكند و نگينش را عقيق بكند حضرت اميرالمو منين عليه السلام پرسيد كه يا رسول اللّه عقيق كدام است فرمود كه كوهى است دريمن كه براى خدا اقرار كرده است به يگانگى وبراى من به پيغمبرى و براى تو واولاد تو به امامت و براى شيعيان تو ببهشت و براى دشمنان تو بجهنم .
از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه نماز کسی که انگشتر عقيق در دست داشته باشد برنماز جماعتى كه غير عقيق در دست داشته باشند به چهل درجه زيادتى دارد.
سليمان روايت كند كه در خدمت حضرت امام جعفرصادق عليه السلام بودم در خانه منصور عباسى پس شخصى را بيرون آوردند كه تازيانه خورده بود حضرت فرمود كه اى سليمان ببين كه انگشترش چه نگين دارد گفتم ياابن رسول اللّه عقيق نيست فرمود كه اى سليمان اگر عقيق بود تازيانه اش نميزدند او را گفتم يابن رسول اللّه ديگر بفرما فرمود كه اى سليمان انگشتر عقيق امان ميبخشد از دست بريدن گفتم ديگر بفرما فرمود اى سليمان انگشتر عقيق امان ميبخشد از خون گفتم ديگر بفرما فرمود اى سليمان خداى عزوجل دوست ميدارد كه بلند كند به دعا بسوى او دستى را كه در او نگين عقيق باشد گفتم ديگر بفرما فرمود كه عجب دارم از دستى كه در آن نگين عقيق باشد چگونه خالى ميماند از دينار و درهم گفتم يابن رسول اللّه ديگر بفرما فرمود كه نگاه دارنده آدمى است از هر بلا گفتم يابن رسول اللّه ديگر بفرما فرمود كه ايمن ميگرداند از فقر گفتم يابن رسول اللّه روايت كنم اين حديث را از جدت حسين بن على عليه السلام از پدرش اميرالمؤ منين عليه السلام ؟ فرمود بلى .
در روايت ديگر منقول است كه دو ركعت نماز با انگشتر عقيق بهتر است از هزار ركعت كه با آن نباشد.
منقول است كه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام چهار انگشتر در دست ميكردند انگشتر ياقوت براى شرافت و زينتش و فيروزه براى نصرت و ياريش و حديد سيمى براى قوتش و عقيق براى حرز و دفع دشمنان وبلاها. و در حديث صحيح از حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام مروی است که عقيق فقر و درويشى را برطرف ميكند و در دست كردن عقيق نفاق را زايل ميكند.
در حديث صحيح ديگر از آن حضرت منقول است كه هر كه قرعه به انگشتر عقيق بزند سود بیشتری می برد.
در حديث معتبر از حضرت امام جعفر عليه السلام منقول است كه انگشتر عقيق در دست كنيد كه مبارك است و هر كه انگشتر عقيق داشته باشد اميد هست كه عاقبتش مقرون بخير ونيكى باشد.
از ربيعة الراوى منقول است كه در دست حضرت امام زين العابدين عليه السلام انگشتر عقيق ديد پرسيد كه اين چه نگين است ؟ فرمود كه اين عقيق رومى است .
حضرت رسول فرمود كه هركه انگشتر عقيق در دست داشته باشد حاجتش برآورده است .
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه انگشتر عقيق ارثی ايمنى است در سفر.
در حديث ديگر از آن حضرت منقول است كه هر كه انگشترى بگيرد كه نگينش عقيق باشد پريشان نشود و عاقبت كارش البته نيكوباشد.
در حديث ديگر وارد شده است كه حاكمى پى شخصى فرستاده بود به سبب جرمى ، حضرت صادق عليه السلام فرمود كه انگشتر عقيق به او برسانيد چنان كردند مكروهى باو نرسيد.
در حديث ديگر منقول است كه شخصى بنزد حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم آمد و شكايت كرد كه دزد در راه بمن رسيد واموال مرا برد حضرت فرمود كه چرا انگشتر عقيق در دست نداشتى كه آن از هر بدى نگاه ميدارد آدمى را.
به سند معتبر ديگر از آن حضرت منقول است كه انگشتر عقيق در دست كنيد مادام كه آدمى آن انگشتر را با خود دارد اندوهى به او نميرسد.
در حديث معتبر ديگر فرمود كه انگشتر عقيق با خود داريد كه آن اول كوهي است كه اقرار كرده است از براى خدابه يگانگى و از براى من به پیغمبری وازبراى تو يا على بامامت .
در حديث معتبر از بشير دهان منقول است كه عرض كردم كدام يك از نگينها برانگشت خود بنشانم فرمود كه چرا غافلى از عقيق سرخ و عقيق زرد و عقيق سفيد كه اينها سه كوهند در بهشت اما كوه عقيق سرخ پس و عقيق زرد و عقيق سفيد كه اينها سه كوهند در بهشت اما كوه عقيق سرخ پس مشرف است برخانه رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم واما كوه عقيق زرد پس مشرف است برخانه حضرت فاطمه عليهم السلام و اماكوه عقيق سفيد پس مشرف است بر خانه حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام و همه آنها يك خانه است و از زير هر كوهى نهرى جاريست از برف سردتر و ازشير سفيدتر و نميخورد از آن نهرها مگر آل محمد صلّى اللّه عليه وآله وسلّم وشيعيان ايشان و هرسه نهر از كوثر مي آيد و بي كجا ميريزد و اين سه كوه تسبيح و تقديس و تمجيد الهى ميكنند و از براى محبان آل محمد طلب آمرزش ميكنند پس هر كه از شيعيان آل محمد يكى از اين عقيقها را در دست داشته باشد نبيند مگر خير ونيكى و فراخى روزى و سلامتى از جميع بلاها وامان يابد از شرپادشاه ظالم واز هر چه آدمى از آن ميترسد و حضر مينمايد.
در حديث ديگر منقول است كه شخصى را از برابر حضرت امام محمد باقر عليه السلام گذارنيدند تازيانه بسيار براو زده بودند حضرت فرمود انگشتر عقيق او كجاست اگر با او ميبود تازيانه نميخورد.و روايت ديگر از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه دستى به سوى آسمان بلند نمي شود كه خدا دوست دارد از دستى كه در آن انگشتر عقيق بوده باشد.
در حديث معتبر از حضرت امام حسن عليه السلام منقول است كه چون حضرت موسى عليه السلام بر كوه طور با حق تعالى مناجات كرد و برزمين نظر كرد حق تعالى از نور روى او عقيق را آفريد پس فرمود كه قسم خوردم بذات مقدس خود كه عذاب نكنم بآتش جهنم دستى را كه انگشتر عقيق در آن باشد اگر ولايت على بن ابى طالب عليه السلام داشته باشد.
در حديث ديگر منقول است كه جبرئيل نازل شد بر حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم و گفت يا محمد پروردگار سلامت ميرساند و ميگويد انگشتر را بدست راست بكن و نگينش از عقيق باشد وبگو بعلى بن ابيطالب عليه السلام پسر عمویت كه انگشتر را بدست راست بكند و نگينش را عقيق بكند حضرت اميرالمو منين عليه السلام پرسيد كه يا رسول اللّه عقيق كدام است فرمود كه كوهى است دريمن كه براى خدا اقرار كرده است به يگانگى وبراى من به پيغمبرى و براى تو واولاد تو به امامت و براى شيعيان تو ببهشت و براى دشمنان تو بجهنم .
از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه نماز کسی که انگشتر عقيق در دست داشته باشد برنماز جماعتى كه غير عقيق در دست داشته باشند به چهل درجه زيادتى دارد.
سليمان روايت كند كه در خدمت حضرت امام جعفرصادق عليه السلام بودم در خانه منصور عباسى پس شخصى را بيرون آوردند كه تازيانه خورده بود حضرت فرمود كه اى سليمان ببين كه انگشترش چه نگين دارد گفتم ياابن رسول اللّه عقيق نيست فرمود كه اى سليمان اگر عقيق بود تازيانه اش نميزدند او را گفتم يابن رسول اللّه ديگر بفرما فرمود كه اى سليمان انگشتر عقيق امان ميبخشد از دست بريدن گفتم ديگر بفرما فرمود اى سليمان انگشتر عقيق امان ميبخشد از خون گفتم ديگر بفرما فرمود اى سليمان خداى عزوجل دوست ميدارد كه بلند كند به دعا بسوى او دستى را كه در او نگين عقيق باشد گفتم ديگر بفرما فرمود كه عجب دارم از دستى كه در آن نگين عقيق باشد چگونه خالى ميماند از دينار و درهم گفتم يابن رسول اللّه ديگر بفرما فرمود كه نگاه دارنده آدمى است از هر بلا گفتم يابن رسول اللّه ديگر بفرما فرمود كه ايمن ميگرداند از فقر گفتم يابن رسول اللّه روايت كنم اين حديث را از جدت حسين بن على عليه السلام از پدرش اميرالمؤ منين عليه السلام ؟ فرمود بلى .
در روايت ديگر منقول است كه دو ركعت نماز با انگشتر عقيق بهتر است از هزار ركعت كه با آن نباشد.